ارسالکننده : گل دختر در : 85/7/10 6:26 صبح
29 اردیبهشت 1385
آیا می دانید که ؟
کاندولیزا رایس یک مشاور دارد ؟
آیا می دانید که ؟
کاندولیزا رایس یک مشاور در امور مسلمانان دارد ؟
آیا می دانید که ؟
کاندولیزا رایس یک مشاور در امور زنان مسلمان دارد؟
آیا می دانید که ؟
شیرین طاهری خانی مشاور رایس در امور زنان مسلمان است؟
آیا می دانید که؟
من چیزی بیش از این نمیدانم !
هر کی می دونه به ما هم بگه....
این مطلب رو امروز شنیدم . فقط در حد یک جمله که از روزنامه ِPakistan Daily Times به تاریخ 2006/7/4 انتخاب شده بود . و البته این یک جمله را در میان مهمترین عناوین اخبار خارجی زنان در فروردین ماه 1385 یافتم . ( یعنی یافتند )
بند زیر را هم در نمایشگاهی دیده بودم و جزو ذخایر وبلاگم بود . بخوانید و خودتان قضاوت کنید ...
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
زنان ما چند بار وقتی مادلین آلبرایت یا کاندولیزا رایس و دیگر زنان مشاور در دستگاه آمریکا را می بینند خود را واقعا سرزنش کرده و گفته اند این یک زن است در راه باطل و ما هم زن هستیم در راه حق!
از نظر کارآمدی برای مقابله با مسلمین ، آنها در برابر چند نفر از ما کار می کنند؟
آنها توانسته اند در سطحی کار کنند که برای زمین گیر کردن مسلمانان نقشه بکشند ؛
آیا در بین زنان مسلمان کسی هست که برای زمین گیر کردن دستگاه کفر نقشه بکشد؟
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : گل دختر در : 85/7/10 6:26 صبح
17 اردیبهشت 1385
بعد از این همه بحث و جلسات گفتمان و سخنرانی درباب مسائل زنان در دانشگاه _ خاصه حجاب _ وقتش بود که حوزه هم خودی نشان دهد . مخصوصا حوزه علمیه خواهران ـ جامعه الزهرا ـ که با آن دژش حکومتی دارد برای خودش!
و امروز ساعت چهار جملگی خواهران بسیجی از دانش آموز گرفته تا طلبه و دانشجو در مصلای نماز جمعه شهر قم گرد هم آمدند و پس از شنود سخنرانی هایی چند راهپیمایی سکوت فرمودند در...
دفاع از حریم عفاف
عنوان زیبایی داشت به نظر من .
به قول آن سخنران مشکل امروز جامعه ما بی عفتی است نه بی حجابی . وقتی حیا و عفت از مردمان برچیده شود کمترین نتیجه اش بدحجابی است .
هر سال همین مواقع در شب رحلت حضرت معصومه (س) چنین مراسمی بوده ؛ ولی امسال با حضور بیشتر خواهران همراه بوده است . پس از پایان مراسم در مصلا ؛ با اسکورت خواهران و برادرانِ مسئول ، راهپیمایی سکوت _ بالاترین فریاد _ بود تا نزدیکی حرم مطهر که در آنجا بیانیه ای قرائت شد و از حوزه علمیه خواسته شد که الگوی پوشش مناسب بانوان در جامعه ارائه داده شود و چیزهای دیگر که یادم نیست . جالب اینکه این بیانه را آقایی به نمایندگی از بانوان مکرمه قرائت فرمودند که :
ما جمعی از خواهرانِ ... !
در پایان در صحن مطهر حضرت معصومه (س) هم نطقی ایراد فرمودند و عزاداری مختصری و نماز مغرب و عشاء .


برای دیدن تصاویر بیشتر اینجا راکلیک کنید .
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : گل دختر در : 85/7/10 6:25 صبح
5 اردیبهشت 1385
کاغذی به سایز A3 روی میز استاد بود . تصویر یک پرنده که روی نمی دانم چی ایستاده بود و در کنارش بزرگ نوشته بود :
حجاب
البته به گونه ای که با تلفیق الف و ب می شد به صورت « حُجب » هم خواندش .
و استاد که انگار به مذاقشان خوش نیامده بود شروع به سخن رانی نمودند . از هر دری سخن گفتند . از طرح مبارزه با بی حجابی تا مشاهداتشان از فرانسه و ایتالیا و مردمان آن سرزمین که چقدر چنانند و بهمانند !
دانشجوها هم در اثنای سخن رانی انفرادی استاد چیزهایی می پراندند که خنثی می شد !
ما هم گفتیم به عرض ادب چشمه ای از علم سرشارمان را نثار نخبگان حاضر برسانیم . از قضا ولوم صدامان پایین بود و لذا به جلوی کلاس فراخوانده شدیم . نفس عمیقی و اعتماد به نفس و من می توانم و از این چیزا ! خلاصه نطق سه دقیقه ای مان را کردیم اما افسوس با اینکه استاد معتقد بود فقط قصد شنیدن و نه قضاوت کردن در مورد آراء را دارد اما خوووووب نطق ما را خنثی کرد!
وبلاگ را هم که ملتفتید ... گذاشته اند برای این مواقع !
در گوشه ای از بحث ، یکی از دانشجویان گفت که خشونت علیه زنان در کشورهای خارجی زیاد است اما استاد نفیش کرد و گفت که برعکس است . من هم اطلاعات مختصری که داشتم را رو کردم که:
« آمار ، حکایت از خشونت خانوادگی – و نه جنسی – زنان در کشورهای خارجی دارد . این خشونت که معمولا از طرف همسر است همراه با ضرب و شتم و بزن و بکش هست که مخالفتهای زیادی هم علیهش صورت گرفته . اما ریشه این مشکل را می توان خود زنان دانست . در کشورهایی که زنان به همه نوع فعالیت اجتماعی روی آورده اند و دوشادوش مردان حضور اجتماعی دارند . از راننده اتوبوس و رئیس پلیس گرفته تااااا وزیر امور خارجه . در چنین کشورهایی مرد ، موقعیت و منزلت خود را رو به افول می بیند و ناچار از حربه زور بازو استفاده می کند . نتیجه آمار وحشتناک خشونت علیه زنان است . به همین سادگی!
در ایران هم آمدند تا میزان خشونت علیه زنان را متر کنند و آمار بیرون دهند و آه و وای کنند . و کردند هم . اما ببینید مصادیق خشونت را در ایرانمان . محکم کوبیدن در توسط شوهر . داد زدن شوهر . گوش نکردن به حرف خانوم و و و ....
این مصداقی بود برای لُب کلامم که متأسفانه هنگام بیانش در کلاس بُلدَش نکردم و الان می کنم!
این وضعیت زنان در کشورهای خارجی اولا دور نمایی است از آینده کشورمان ، اگر به همین خط پیش برویم و ثانیا اشتغال بی حد و مرز زنان و متحول شدن نقش های اجتماعی اگر چه ظاهری فریبنده دارد و شعار بسیاری از تشکلهای فمینیستی روشنفکر نمای ایران است اما عواقب و مضراتی هم دارد که نباید از آن غافل بود . »

کلمات کلیدی :
ارسالکننده : گل دختر در : 85/7/10 6:24 صبح
2 اردیبهشت 1385
به مناسبت اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی شیرازی--> یادش بخیر !
-----*-----*-----*-----*-----*-----*-----*-----*-----*-----*-----*-----*
سعدی شیرازی از مسافرت و جهانگردی خسته نمی شد ، کتاب بوستان و گلستان سعدی نتیجۀ تجربه هایی است که در محفلها و شهر ها و کشورهای گوناگون به دست آورده است .
یکی از آشنایان سعدی از وی پرسید : این همه تجربه ها را از کجا بدست آورده ای؟
گفت : از سفرهای دور و دراز
او پرسید : چگونه این همه خستگی سفر را تحمل کردی؟
سعدی گفت :
تهی پای رفتن به از کفش تنگ بلای سفر به که در خانه جنگ
حاضران دانستند که همسر سعدی ، خوش اخلاق نیست . یکی از حاضران گفت :
با این حال همسر شیخ سعدی ، برای ما مرد عاقل و حکیمی پرورش داد !


کلمات کلیدی :
ارسالکننده : گل دختر در : 85/7/10 6:24 صبح
19 فروردین 1385
سلام
سالروز آغاز امامت حضرت مهدی (عج) رو خدمت همه دوستان تبریک عرض می کنم .
مطلبی رو توی یه وبلاگ خوندم که به نظرم جالب اومد . شاید جنبه طنز هم داشته باشه و برای این روز مناسب باشه . حرفهای قلمبه هم توش خوابیده که راحت میشه کشفش کرد!
و اما داستان( البته با ترجمه و تلخیص!)
یکی بود یکی نبود .
غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود .
یه روز مادر شنل قرمزی رو به دخترش کرد و گفت :
عزیزم چند روزه مادر بزرگت موبایلش جواب نمیده . هرچی SMS هم براش میزنم باز جواب نمی ده . online هم نشده چند روزه . نگرانشم .
چندتا پیتزا بخر با یه اکانت ماهانه براش ببر . ببین حالش چطوره .
شنل قرمزی گفت : مامی امروز نمیتونم .
قراره با پسر شجاع و دوست دخترش خانوم کوچولو و خرس مهربون بریم دیزین اسکی .
مادرش گفت : یا با زبون خوش میری . یا میدمت دست داداشت گوریل انگوری لهت کنه .
شنل قرمزی گفت : حیف که بهشت زیر پاتونه . باشه میرم .
مادرش گفت : زود برگرد . قراره خانواده دکتر ارنست بیان.
می خوان ازت خواستگاری کنن واسه پسرشون .
شنل قرمزی گفت : من که گفتم از این پسر لوس دکتر خوشم نمیاد .
یا رابین هود یا هیچ کس . فقط اونو می خوام .
شنل قرمزی با پژوی ۲۰۶ آلبالوئی که تازه خریده از خونه خارج میشه .
بین راه حنا دختری در مزرعه رو میبینه .
شنل: حنا کجا میری ؟؟؟
حنا : وقت آرایشگاه دارم . امشب یوگی و دوستان پارتی دعوتم کردن .
شنل : ای بلا...حالا تنها می پری دیگه !!
حنا : تو پارتی قبلی که بچه های مدرسه آلپ گرفته بودن امل بازی در آوردی .
شنل : حتما اون دختره ننر سیندرلا هم هست ؟؟؟
حنا : آره با لوک خوش شانس میان .
شنل : برو دختره ...........................................
( به علت به کار بردن الفاظ رکیک غیر قابل پخش بود )
شنل قرمزی یه تک آف میکنه و به راهش ادامه میده .
پشت چراغ قرمز چشمش به نل می خوره !!!!!
با چه سر و وضعی سر چارراه وایساده بود .
میره جلو سوارش میکنه .
شنل : تو که دختر خوبی بودی نل !!!!!
نل : ای خواهر . دست رو دلم نذار که خونه .
ما رو بگو که راه افتادیم این ور و اون ور دنبال ننه مون .
شنل : اون که هاج زنبور عسل بود .
نل : حالا گیر نده . وسط راه بابا بزرگمون چشمش خورد به مادر پرین رفت گرفتش .
این دختره پرین هم با ما نساخت ما رو از خونه انداختن بیرون .
شنل قرمزی : نگاه کن اون رابین هود نیست ؟؟؟؟ کیف اون زن رو قاپید .
نل : آره خودشه . مگه خبر نداشتی ؟ چند ساله زده تو کاره کیف قاپی .
جان کوچولو و بقیه بچه ها هم قالپاق و ضبط بلند میکنن .
شنل قرمزی : عجب !!!!!!!!!!!!!!
نل : اون دوتا رو هم ببین پت و مت هستن . سر چها راه دارن شیشه ماشین پاک می کنن .
دخترک کبریت فروش هم چهار راه پائینی داره فندک می فروشه .
شنل قرمزی : چرا بچه ها به این حال و روز افتادن ؟؟؟؟
نل : آخه تقصیر اون دختره مردنی باربی هه که پاچه خواری عمو سام رو کرد تا دالتون ها رو آزاد کنه !
بعد هم به جای اینکه با کن عروسی کنه و بره سر خونه و زندگیش رفت اون آبجی سیاه سوخته اش رو نشوند تو کاخ سفید تا با کمک عمو سام همه دنیا رو بچاپن !

کلمات کلیدی :